مقالات آرشیو خبر ها
کتاب الساندرو دل پیرو ; کودکی دلپیرو یا استعداد الکس / بخـش سوم / اختصاصی

کتاب الساندرو دل پیرو ; کودکی دلپیرو یا استعداد الکس / بخـش سوم / اختصاصی

کتاب " Giochiamo Ancora " یا " به بازی ادامه بدهیم" کتابی است که به قلم اسطوره ی باشگاه یوونتوس، الساندرو دل پیرو منتشر شده است . در ادامه می توانید ترجمه قسمت به قسمت و اختصاصی این کتاب را دنبال کنید:

" نمی دانم چه موقع الساندرو به یک دلپیرو تبدیل شد ؛ شاید این یک واقعیت باشد که هر انسان روزی به رویاهای خود دست خواهد یافت البته برای این کار وظیفه شناس و خوش شانس بودن لازم است ؛ اگر همه چیز غیر طبیعی و اتوماتیک وار بود بدون شک فقط افرادی در دنیا زندگی می کردن که از قدرت درک بالایی برخوردار هستند ؛ متاسفانه چنین چیزی وجود ندارد ، من ایمان دارم که استعداد یک راز بزرگ هست ، استعداد را در اعماق وجود خود احساس می کنید بدون آنکه با آن آشنا باشید ؛

من در گذشته گل های فراوانی را به ثمر می رساندم اما این هیچگاه برای من مهم نبوده است ؛ من در کودکی با توپ تنیس نیز فوتبال بازی می کردم و این کار را در پارکینگ خانه در سن وینمیاندو انجام می دادم و توپ را به سمت تیر چراغ برق شوت می کردم ؛ پدرم خودروی 127 زرد رنگ خود را در خیابان قرار می داد تا من بتوانم به راحتی به بازی کردن ادامه بدهم ؛

روزها یکی پس از دیگری می گذشتند و من می ماندم و توپ و تیر چراغ برق ؛ شاید من در آن روزها استعداد خود را پرورش و به آن فرصت خودنمایی می دادم ، شاید هم نه ، چونکه بعضی ها می گویند که نمی توان استعداد را پرورش داد ؛ شاید بزرگترین راز در نگه داری از آن باشد ، شاید با این کار استعداد در وجود شما منفجر شود.

استعداد یعنی جست و جوی یک جادوی پر رمز و راز ؛ استعداد یعنی اعتماد به نفس و ایمان به هدف است ، مانند این است که شما هنگام خارج شدن از منزل به وجود جای مناسب برای پارک خودرو در مرکز شهر ایمان داشته باشید یا اینکه مطمئن باشید که در پایان به هدفی که دارید دست خواهید یافت ؛ پدر من فقط شب ها می توانست در خانه استراحت کند ، هنگامیکه پدر من شب ها در خانه استراحت می کرد من فوتبال بازی می کردم ، توپ را به سمت پایه های صندلی شوت می کردم و پدرم نقش یک گزارشگر را ایفا می کرد.

پس از این من تصمیم گرفتم که توپ پنبه ای را کنار بگذارم و به جای آن از توپ تنیس استفاده کنم و این پدرم را ناراحت می کرد به همین دلیل من برای بازی به پارکینگ منتقل شدم ؛ بازی با توپ تنیس در خانه ممنوع بود چونکه ترس از این بود که ممکن است چیزی شکسته شود ؛ بهترین جا پارکینگ بود و در آن مکان بسیار کوچک من یاد گرفتم که در فضاهای تنگ و کوچک چگونه پا به توپ حرکت کنم و به سمت یک دروازه ی بسیار کوچک شوت بزنم ؛ این به من کمک زیادی کرد تا در زمین واقعی فوتبال حرکت کنم.

استعداد من در کودکی به ماندن در کنار توپ خلاصه می شد ، به بسکتبال علاقه ی زیادی داشتم و همیشه سعی می کردم با ضربه ی سر توپ بسکتبال را وارد سبد کنم ؛ اکنون از خود سوال می کنم که آيا در آن موقع دلپیرو با استعداد بود ؟ هنوز به پاسخی نرسیده ام ؛ اگر گذشته ی خود را مرور کنم به این نتیجه می رسم که کودکی من به گونه ای شروع شده بود که باید چنین آينده ای رقم می خورد ؛

آينده ی من باید چنین می شد چونکه این سرنوشت من بود ، بازیکنان زیادی را می شناسم اما چرا تعداد کمی از آن ها توانایی زیادی دارند ؟ شاید من سریع ترین یا تکنیکی تزین مهاجم نباشم ، شاید من باهوش ترین و آماده ترین مهاجم نباشم اما من اندکی از از این ویژگی ها را دارم و ترکیبی از این ویژگی ها باعث شد تا من به این جایگاه برسم شاید بتوان نام آن را استعداد گذاشت .

لطفا یک دقیقه از وقت خود را به ما بدهید . برای حمایت از ما کافیست بر روی آگهی ها کلیک و از آنها بازدید بفرمایید.


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
حسین صالحی
حسین صالحی«مدیر سایت»
ارتباط با نگارنده: