مقالات آرشیو خبر ها
غرور از دست رفته بیانکونری

غرور از دست رفته بیانکونری

این بار میلیک به یادمان آورد که در فوتبال می توان با امید به بودن شانس و بهره بردن از فرصت طلبی ها و جنگیدن تا آخرین لحظه به رستگاری رسید. صعود یووه به فینال کوپا ایتالیا در فصل سیاه و کم رونق یوونتوسی ها بیشتر شبیه به پرواز بود، یک پرواز رویایی پس از مدتها ناکامی، رویایی که در صورت رسیدن به قهرمانی و لمس کردن جام می تواند به حقیقت پیوستن این رویا بیانجامد.

 

یووه در شبی که شکست خورد خوشحال است و این خرسندی همراه با امیدواری می تواند سیاه و سفیدهای شهر تورینو را برای فینالی که پایان اش با بالا بردن کاپ قهرمانی همراه باشد سوق دهد تا حداقل مرهمی برای به پایان رساندن این فصل تلخ با بهترین شکل ممکن باشد و ثابت کند هرگز یووه نمی میرد و هرگز دست از جنگیدن نمی کشد.

 

اگر به نتیجه بازی نگاه نکنیم و تنها به چند تصویر از نمایش بازیکنان یووه آن هم تنها چند نمونه اندک دقت کنیم می توانیم غرور از دست رفته بیانکونری را در تصاویر محو شده ای پیدا کنیم که بعد از ماه ها تلاش خودنمایی و عبور از تیرگی ها را از سر گرفته، شاید یووه پس از مدتها ترس خود را کنار زده و در حالی که انتظاری برای دیدن واکنش نتیجه بخش از سوی شاگردان مکس نبود توانست با ارائه کمترین نمایش تیمی به خود بیاید، واکنشی که واضح نبود اما قوی بود، همان اندازه قوی که می توانست احساس اعتماد به نفس از دست رفته که زمان زیادی ست از بدنه کلی باشگاه رخت بسته را به طور محسوس و کم سو هم شده نشان مان دهد تا کمی دوباره غرور از دست رفته مان را بازیابیم و امید داشته باشیم که هنوز یووه می داند زمانی که همه چیز تمام شده و همه چیز از دست رفته می داند چطور واکنش نشان دهد و خود را از غرق شدن کامل خارج کند.

 

یووه تیم ضعیفی نیست، اما تیم کم امید و کم روحیه ای ست، در یک رقابت ورزشی همیشه شکست خورده هایی را نمی توان یافت که بعد قبول هر شکست به راحتی سرشان را بالا بگیرند و حاضر به بازگشت به یک جدال دیگر آن هم با همان انرژی و قدرت قبلی باشند. شکست در مواقعی می تواند پلی برای پیروزی تلقی شود که متوالی و روحیه خراب کن نشود، در غیر این صورت روندی را پیش روی تیم و ورزشکار می گذارد که نمی تواند به راحتی روحیه خرد شده خود را بازیابد. مکس به خوبی می دانست که اگر امشب تیم اش ببازد دیگر توانی برای ادامه مسیر نخواهند داشت، پس جرات کرد و با تغییر به سرعت بازی افزود تا در یک صحنه از اندک فرصت های بازی به آن نتیجه ای که می توانست روحیه محو شده مجموعه ای را بازگرداند؛ دست یابد.

 

بنابر این اگر به چند تصویری که فراتر از نتیجه نهایی وجود دارد، مانند خشم بازیکنان تعویضی و تاثیر یک تغییر بنگریم، می توانیم حداقل با دیدن آسمان سیاه و سفید شده شهر رم به یک احتمال دلخوش کنیم که یووه اگر بخواهد و تلاش کند حتی جنازه اش نیز می تواند ناامیدی هواداراش را به ناامیدی طرفداران تیم های رقیب مبدل سازد تا با شعار همیشگی اش که یووه هرگز تسلیم نمی شود همخوانی مجددی داشته باشد. یووه باید بداند در شرایط کنونی در گذشته زندگی کردن برایش سودی ندارد، باید نهایت استفاده را از زمان کنونی ببرد تا یک بار دیگر خود را در نزدیکی سال های اوج و شکوه بیابد و آنگاه که قدرت بازگشت را در خود دید بار دیگر با افتخار به گذشته اش به تکرار آن بیاندیشد. در شرایط کنونی نه دیدن پیروزی های گذشته دور و نه گذشته نزدیک و نه حتی انتقادهای فراوان بر سر ناکامی های چند فصل اخیر یاری بخش خواهند بود؛ بلکه تنها انگیزه و توان امروز است که می تواند مکس و شاگردانش را نجات دهد.

 

این تیم نیاز دارد به بازیکنان بی تجربه و کم سن و سال در ترکیب کنونی اش، تاریخ و داستان باشکوه بانوی پیر را درست در زمانی که در پایین ترین سطح کیفی به سر می برد بازگو کند تا بدانند پیراهن تیمی را بر تن دارند که بیست سال پیش به سومین ستاره طلایی خود رسید، ستاره ای که تنها دومی اش برای نراتزوری در صورتی محقق شد که بیانکونری در بدترین شرایط اش بود، نه در اوج رقابت؛ و روسونری همچنان در آرزوی رسیدن به آن است.

 

و به سخنان وکیل آنیلی برگردند که گفته بود:

 

رقابت واقعی ما با میلانی ها (میلان و اینتر) زمانی خواهد بود ما ستاره سوم را بر پیراهن حک خواهیم کرد و آنها ستاره دوم را.

 

مردی که در تمام طول عمرش عاشق یووه بود و این روزها با قهرمانی اینتر و رسیدن به ستاره دوم این تیم می توان به راحتی گفت که حق با وکیل بود. یووه با سی و هشت قهرمانی (دو اسکودتو از یووه گرفته و در آمار رسمی سی و شش قهرمانی به نام یووه ثبت شده است) در صورتی که برنامه ریزی دقیق و نتیجه بخشی داشته باشد به چهارمین ستاره خود در حالی که رقبا حداقل باید برای دیدن ستاره سوم طلایی بر روی پیراهن خود یک دهه انتظار بکشند، نزدیک تر خواهد بود.


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
طناز احدی مقدم
طناز احدی مقدم«خبرنگار»
ارتباط با نگارنده: